احتمال ریشهٔ تمام ایرانی خداحافظ
نظر به کلمهٔ اوستایی هَپ-ایز یعنی آرزوی نگهداری که می توانست در فارسی به صورت هافیز و هافِز در بیاید، واژهٔ خداحافِظ در تمامیت آن ایرانی بوده است. هافیز/هافِز فارسی با حافظ عربی که در قرآن نیز بیان شده، هم، شکل و هم، معنی مشابهی داشته، جایگزین شده و فراموش گردیده است. چون اعراب اصطلاح معادل آن یعنی الله حافظ را ندارند.
اجزاء هَپ-ایز در فرهنگ لغات اوستایی احسان بهرامی، جلد سوم صفحهٔ ١۵۴۵ و جلد اول صفحهٔ ٢٣٨:
هَپ: پیشرفت دادن، پروراندن، پاییدن، نگهداشتن.
ایز: امیدوار شدن، آرزو کردن، جستجو کردن.
خداحافظ (دیواناگری: ख़ुदा हाफ़िज़، بنگالی: খোদা হাফেজ، کردی: خودا حافیظ)، معمولاً به صورت خدافظ (خلاصه شده)، یک عبارت رایج در زبان فارسی مورد استفاده در ایران، افغانستان، هند، پاکستان، بنگلادش و تاجیکستان و به میزان کمتر، عراق، کردستان، و جنوب آسیا میباشد. این عبارت توسط مسلمانان و غیر مسلمانان ایران؛ همچنین گاهی اوقات توسط غیر مسلمانان جنوب آسیا، مانند هندوها و مسیحیان استفاده میشود.
خداحافظ در لغت نامهٔ دهخدا:
“خداحافظ. [خ ُ ف ِ] (جملهٔ دعایی) کلمهٔ دعائی است که هنگام وداع دوستان می گویند. (از آنندراج). کلمهٔ دعا که در وقت وداع می گویند و در تبرک نیز گویند. (از ناظم الاطباء). خدا نگهدار. فی امان ﷲ؛ شما را به خدا سپردم یا می سپارم. به درود باش. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به وداع شود.”
از سویی دیگر واژهٔ دعا گونهٔ خداحافظ در اشعار شاعران قدیم ایرانی دیده نمیشود. لذا هیئت پهلوی خداپذ (خدافذ، خدا نگهدار) آن نیز در این باب قابل توجه میگردد.
شکل پذ (پاذ) واژهٔ پاد (نگهدار) در نامهای قلعه بذ/پذ بابک و آذرپاذگان دیده میشود.