در مورد نام و نشان آکاتزیرها
این نام از سویی یاد آور آگاتیرسی های سکایی تبار (به معنی دارای جامعهٔ اشتراکی) و خالکوبِ و موی سر رنگ کن سمت ملداوی، در خبر هرودوت و منابع رومی کهن؛ و از جهاتی دیگر یاد آور آق خزر (خزران سفید) در نظر مارکوارت و نیز مطابق با نام ترکان آغاجری (پناه گیرنده درون درختان، قبچاق ها) در نظر برخی دیگر است. به هر حال از نام یا عنوان ترکی کاریداشِ/کاراداش (به معنی برادر یا سنگ سیاه) رهبر آکاتزیرها بر می آید که اینان از قبایل ترک بوده اند. بنابراین این نام در همین ترکیب آکا-آت-سور به معنی سروران اسب سوار، مطابق با نام بیاتها (اسب سروران) است و نیز یادآور نام همراهان ایشان در فارس یعنی قشقایی ها، در معنی دارندهٔ اسب پیشانی سفید (اشاره به سمبل خورشید) است. [قشقایی/کشکولی در معنی گردنده مترادف نام مردم قفقازی سابیر است.] در این رابطه، کلام کاریداش رهبر اکاتزیرها هم نشان از خورشید پرستی ایشان دارد:
آرتور کسلر در کتاب خود قبیله سیزدهم از پریسکوس بیزانسی ضمن لطیفه ای از آکاتزیرها به عنوان متحدان هونها یاد می کند بدین مضمون که “امپراطور بیزانس خواست ایشان را به اتحاد با روم تشویق نماید. ولی کاریداش رئیس طماع آکاتزیرها رشوه ای را که به او پیشنهاد شده بود، کافی ندانست و با هونها متحد باقی ماند. آتیلا رقیب کاریداش را از سر راه وی برداشت و از او دعوت کرد که برای دیدار به دربار بیاید. کاریداش از این دعوت تشکر بسیار کرد و گفت: «برای یک مرد فانی بسیار مشکل خواهد بود که به صورت خدا نگاه کند، چون همانطور که هیچ کس نمی تواند به قرص خورشید خیره شود کسی هم نمی تواند بدون صدمه دیدن به صورت بزرگترین خدایان نگاه کند». آتیلا باید از این چاپلوسی خوشحال شده باشد. چون ریاست کاریداش را تأیید کرد.”