بررسی نام ماهیان اساطیری بزرگ ایران کهن
(Review of the names of the great mythical fishes of ancient Iran)
معنی نامهای اوستایی و پهلوی کَرَ ماهی (اَرَز)، خر سِپای و واسی (پیسو، کرابو) و پنچا سدوَرا:
نام کَرَماهی (ماهی بُرنده) و خَر سپای (برندهٔ منبسط، که عنبر سرگین او به شمار رفته) به ترتیب مربوط به کوسه ماهی و وال به نظر می رسند:
खर adj. khara (kara) cutting
स्फायते{स्फाय्} verb sphAyate[sphAy] expand
نام نهنگ هم به معنی کُشنده است:
निहन् Nihan-. —to kill
و نام وال به معنی انبوه و عظیم است:
वलय n. valaya multitude
واسی (پیسو= آراسته، زیبا) و کرابو (دلفین) می توانند به معانی سنسکریتی خوب/عالی و دلسوز و اَرَز (کرَماهی، کوسه ماهی) به معنی اوستایی آن، جنگی باشد:
वसु adj. vasu good
वसु adj. vasu excellent
क्रपते{क्रप्} verb krapate[krap] compassionate
پنچا سَدوَرا مطابق ماهی مرکب است:
پنچا سَدوَرا (دارای پنجهٔ گسترده) مطابق بندهش جانور دریایی است که ترسناکتر از کره ماهی است و در پناهگاه خود در دریا زندگی می کند.
نگاهی به ماهیان اساطیری ایران بر اساس نوشته های دیگران:
زمین همچون کرماهی، واسی، ماهی نگاهدار جهان (انکی/اِئا) و ماهیان آسمانی که جایگاه ویژهای در باورهای مردمان باستان داشتهاند.
ماهی به سبب زندگی در آبهای جاری و ژرفای دریاها، در اندیشه مردمان جهان باستان با خدایان ناظر بر آبها و نیروهای نگاهبان زندگی همبستگی بسیار دارد.
در اساطیر ایران جمشید نخستین انسانی است که به پرورش ماهی در ماهیخانه پرداخت؛
« بپرورد ماهی در آن آب پاک
بپرداخت آب میانگاه خاک»
«فردوسی»
نزد صوفیه ماهی عبارت است از عارف کامل و این معنی به حسب استغراقی که کاملان را در بحر معرفت است مناسبت تمام دارد (سجادی: ۱۳۳۹، ۸۳) بنابراین یکی از معانی پرتکرار ماهی در ادبیات عرفانی ما انسان غرقه در بحر عشق است.
کَرماهی ها که ماهیان چرخان نگاهبان درخت زندگی هستند به همراه ماهی واسی که به گفته بندهش همه جانداران مزدا آفریده در پناه سرداری و نگهبانی او میزیند از مهمترین جانوران یادشده در نوشتارهای اوستایی هستند.
ماهی در اندیشه و نوشتارهای ایرانی
١. کرماهی:
در آیین زرتشت این اعتقاد وجود دارد که اهریمن در برابر هر آفریده نیکوی اهورایی دست به ایجاد عاملی مخرب میزند تا مبارزه دایمی روشنی و تیرگی ادامه یابد.
هنگامی که اهورا درخت گوکَرَن را در دریای فراخکرت میآفریند، اهریمن چلپاسهای (مارمولک) گسیل میدارد تا ریشه درخت را بجود و حیات را بر روی زمین نابود کند. اما در اطراف ریشه درخت در اعماق فراخکرت دو کرماهی خانه دارند که پیوسته به دور ریشه میچرخند و چنان که در مینوی خرد آمده وزغ و دیگر حیوانات موذی اهریمنزاده را از آن دور نگاه میدارند (تفضلی: ۱۳۹۱، ۸۱).
این دو ماهی همه جهات را با چشمانی باز محافظت میکنند، از این رو نیروی دید آنها در اوستا بسیار ستوده شده است: نیروی بینایی ماهی کر در آب چنان است که خیزابی همچند مویی را در رودی دورکرانه، در ژرفای هزار بالای آدمی تواند دید (دین یشت، کرده ۲، بند ۷).
کَر به لغت اوستایی به معنی بُرنده است و دریانوردان خلیج فارس هنوز نوعی از ماهیان این دریا را که گاه تا ۱۵ متر طول دارد کَرماهی مینامند (اقتداری: ۲۵۳۶، ۷۸).
دو ماهی نگهبان درخت زندگی در دوره پیش از اسلام جایگاهی ثابت در سفالگری و فلزکاری ایران دارند و در دوره اسلامی نیز نمود آنها را در قالیهای ایرانی (طرحهایی همچون هراتی، ماهی درهم، ریزه ماهی و …) میتوان دید.
۴, ٣, ٢. واسی، خرسپای و پَنچا سَدوَرا:
ماهی دیگری به نام ماهی واسی نیز در اوستا ستایش شده (یسنا، هات ۴۲، بند ۴)، که در دریای فراخکرت زندگی میکند. او را به سهو با پَنچا سَدوَرا که به معنی دارای پنجهٔ گسترده و همان ماهی مرکب است و خر سپای (بُرنده منبسط، وال) یکی به شمار آورده اند.
ماهی واسی چنان حساس است که بدان دریای ژرف اگر به شمار سوزنی آب بیفزاید یا کاهد، او داند. او بزرگ ترین آفریده اهورامزدا است. درازای تن بزرگ خوب رسته او بدان اندازه است که اگر مردی از بامداد تا شامگاه بتازد آن را نتواند پیمود. همه جانداران مزدا آفریده در پناه سرداری و نگهبانی او میزیند (بندهش، بخش ۹, بند ۱۵۰).
چنانکه اشاره شد واسی (خوب، عالی، پیسو، دلفین) را در دورههای بعد با وال (خر سپای) مشتبه شده اند:
«به آب و آتش گستاخ در رَود گویی
سمندر است در آتش در آب ماهی وال»
«امیر معزی»