گاه شماری حیوانی ایرانی در بسیاری از نمود های خود در توجه به گاه شماری چینی-ایغوری و جزئیات این گاه شماری را می توان از تاریخ هایی که در آثار پیشینیان ثبت شده است به دست آورد.این گاه شماری از ترکیب برخی از اصول گاه شماریجلالی،هجری قمری و دوازده حیوان چینی-ایغوری شکل گرفتهو در طول هفت قرنی که از یورش مغول به ایران می گذرد تا ۱۳۰۴ هجری شمسی رایج اما همیشه به یک شکل نبوده و تغییراتی در آن پدید آمده است.
آغاز این گاه شماری با روز پنج شنبه ۱۵ژوئیه۶۲۲ مسیحی و نخستین سال قمری که پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه هجرت نمود آغاز و مستقیما از گاه شماری هجری قمری گرفته شده است.در آغاز این گاه شماری ماه های قمری اقترانی که با رویت هلال ماه آغاز می شد،به شکلی که در گاه شماری هجری قمری کاربرد داشت باقی ماند تا مورد تأیید مسلمانان نیز قرار گیرد.بدین سان به همان ترتیبی که در گاه شماری قمری عمل می کردند طول ماههای قمری را در زیج ها و تقویم های سالیانه سی روزه و بیست و نه روزه محاسبه می کردند و در این زمینه نخستین روز سال در امور دینی و شرعی نخستین روز ماه محرم و در امور مالیاتی و رسمی نوروز جلالی بود و تاریخ مطابق با آن را با گاه شماری قمری و گاه با تاریخ ماههای گاه شماری جلالی و برجهای دوازده گانه سال که در دوره های بعد رواج بیشتری یافت مشخص می نمودند و بدین سان طول متوسط سال برای کارهای رسمی و مالیاتی برابر طول متوسط سال حقیقی شمسی بود.با این همه هدف دست اندر کاران تأسیس گاه شماری غازانی که مبدأ آن از ۷۰۱ هجری قمری و ۲۲۴ جلالی آغاز شد هرگز در عمل رعایت نشده و نوروز جلالی را در نظر داشتند.
در دوره صفویه که گاه شماری دوازده حیوانی با ماههای قمری رواج داشت ماههای شمسی را نیز در تقویم های سالیانه ثبت می کردند و پیش از آنکه ماههای شمسی با نام برج های دوازده گانه در سال۱۳۲۹ هجری قمری پذیرفته شود در تقویم های سالیانه ثبت می شد.
بدان سان که گفته شد سالهای قمری را در دوره مغول و نیز صفویان که خود ترک بودند با نام حیواناتی که به سالهای همزمان چینی-اویغوری اطلاق می شد نامگذاری می کردند و از آنجه که کمابیش هر سی و سه سال شمسی-قمری چینی-اویغوری برابر سی و چهار سال قمری است یک سال قمری بی نام می ماند و بنابراین در هر دوره سی و سه یا سی و چهار ساله شمسی-قمریِ چینی-اویغوری یک سال قمری در نامگذاری حذف می شد و با آن که این حذف در هر سی و سه یا سی و چهر سال لازم بود اما در عمل به صورت منطم اجرا نمی شد،مثلا در گزارش اسکندر منشی وقایع نگار دوره صفویه در برخی موارد نام یک حیوان به دو سال متوالی داده شده است.
نام سالهای دوازده گانه حیوانی در ایران با تفواتهایی با تقویم چینی-اویغوری به ترتیب عبارتند از:موش،گاو،پلنگ،خرگوش،نهنگ،مار،اسب،گوسفند،میمون،مرغ،سگ و خوک.زردپوستان و نیز ایرانیانی که به پیروی از مغولان بدین گاه شماری عنایت داشتند ویژگی هر یک از سالهایی را که با این حیوانات قرین می شد کمابیش به تأثر از مغولان همانند خوی و سرشت این حیوانات می دانستند و چنین است که هنوز هم نزد عامه چنین برداشتی رواج دارد و در تفأل و پیش بینی متکی بر این تقارن زردپوستان بر تأثیر سال و آریاییانی که بدین رویکرد توجه دارند بر تأثیرات ماهانه توجه دارند.نزد زرد پوستان چرایی تأثیر این دوازده حیوان بر سرنوشت زمین و انسان به افسانهئی باز می گردد که طی آن بودا در آغاز سال نو همه حیوانات را دعوت کرد و از همه حیوانات تنها دوازده حیوان مذکور و به روایت زرد پوستان موش،گاو،ببر،گربه؛اژدها یا نهنگ،مار،اسب،بز،میمون،خروس،سگ و خوک دعوت بودا را پذیرفتند و بودا مقدر کرد که سرنوشت جهان به دست این دوازده حیوان که یکی پس از دیگر در هر سال پدیدار می شوند باشد.
چنین است که در تقویم های سالیانه نجومی ایرانی سالهای شمسی به نام یکی از حیوانات دوازده گانه نامیده می شود.برای تعیین نام هر سال ابتدا باید عدد۶ را به عدد سال مفروض اضافه کنیم و حاصل جمع را به عدد ۱۲ تقسیم نماییم باقی مانده مذکور نماینده سال به ترتیبی است که گفته شد:۱-موش۲-گاو۳…
سلام بنضرشما سال ۱۳۸۰ سال چه حیوانیست
موش گاو ببر خرگوش نهنگ شیر مار اسب
نمیدونم 🙂
سلام. تا جایی که می دانم سال مار بوده.
مار ۸۲
۸۰ مار قبلی اشتباه تایپی بود
۸۰ مار /// قبلی اشتباه تایپی بود
معذرت ۸۰ مار اشتباه تایپی بود
معذرت مار سال ۸۰. اشتباه تایپی بود
زایدموش گاو ببر که چون بگزری زاید پلنگ نهنگ شیر مار اسب میمون
با سلام . میخوام بدونم سال ۱۳۹۱ سال نهنگ هست یا اژدها ؟
هم سال نهنگ است ( تقویم ایرانی – هندی ) و هم سال اژدهاست ( در تقویم چینی ) یعنی یکی است
ضمنا تقویم چینی بر حسب ماههای قمری و تقویم ایرانی – هندی برحسب ماههای خورشیدی است
سلام.
من هم همین مشکل رو داشتم ولی حل شد.
سال ۱۳۹۱ سال نهنگ است.
سال نوتون مبارک.
بنام خدا
گاهشماری بر اساس نام حیوانات در سنگنوشته های اورخون-یئنی سئی در وقایع فرمانروایی کول تکین / بیلگه کاغان در سال ۹۹ ه.ق سخن به میان آمده است. در این سال عرب های مسلمان با نیروهای امپراتوری گؤک تورک درگیر شده و از ترکان شکست خوردند.
در کتاب هزارساله دیوان لغات الترک محمود کاشغری نیز از این تقویم سخن به میان آمده است: در سال نهنگ (ناک ایلی) باران فراوان می بارد ، زیرا نهنگ در آب زندگی می کند.
این این تقویم تغییر در قطبین خورشید است که در مت حدود یازده سال رخ می دهد و موجب تغییرات شدید در آب و هوای کره ی زمین و رخ دادن سیل و توفان ، دگرگونی در رفتار انسان ها ، اختلات در امواج رادیویی و … می شود.
مغول ها این تقویم را از ترکان ایغوری فرا گرفتند.
سلام
حیوان سال ۱۳۹۱ چیست؟
ممنون میشم اگه جواب بدید.
ممنون خودم فهمیدم.
نیازی به جواب نیست.
موفق باشید.
به منم میگی 🙂
نهنگ ۹۱
سال مار
می خواستم بدانم سال۱۳۷۹و۱۳۵۵و۱۳۵۲سال های چه حیوانیاند
نهنگ.گاو.نهنگ
پیشینه ی کهن گاهشماری در میان ترکان
مردمانی که در دشتهای پهناور آسیای میانه و شمال چین زندگی می کردند، بسیار باهوش و تیزبین بودند، دانشمندان پُر آوازه ای همچون ابن سینا ، فارابی ، خوارزمی ، ابوریحان بیرونی و … از آن سرزمین پُر ستاره برخاسته و در پهنه ی آسمان دانش بشری پرتو افشانی نموده اند. این فرزانگان جهان دانش از اندوخته های پیشینیان خود در زمینه ی ستاره شناسی ، گاهشماری و … بهره جسته و خود نیز توشه های فراوانی برای آیندگان به یادگار نهاده اند.
گاهشماری ترکی که از راه نوشته های ترکی اویغوری به جهان اسلام شناسانده شد ، از یادگارهای ترکان باستان و دستاورد تلاش این مردم تیز هوش در شناخت جهان و پدیده های پیرامون خود بوده است.
در گاهشماری بابلی هر سال دوازده ماه داشت. در گاهشماری ترکی هر دوازده سال ، یک چرخه و دوره (سیکل ) را پدید می آورد. در میان ترکان هر سالی از این دوازده سال بنام دیک حیوان نامگذاری شده بود.
برای نمونه ، نخستین سال ” سیچقان ییلی ” (سیچان ایلی ، سال موش) بود که پس از گذشت دوازده سال ، دوباره سال ها از ” سیچقان ییلی ” آغاز می شد. پس از آن نوبت ” اؤد ییلی ” (سال گاو بود. واژه ی ” اؤد ” (öd) در فرهنگ سنگلاخ به شکل ” اؤی ” آمده است.
هر سال ترکی یک ویژگی برجسته نیز داشت .مثلا از آنجایی که گاو حیوانی شاخزن می باشد ، گفته می شد که در سال گاو ( اؤد ییلی) جنگ و درگیری ها بسیار می شود. چون جایگاه نهنگ دریا و اقیانوس است ، بنابراین ، در سال نهنگ ” ناک ییلی ” (ناققا ایلی ) باران فراوان می بارد. همچنین گفته می شد که در سال خوک ” تُنکُز ییلی گ ( دونقوز ایلی ) برف و بوران و سرما بسیار می شود.
آیا این دوازده حیوان ، نماینده دوازده بَرج از صُور فلکی شناخته شده در آسمان ترکستان بود؟
آیا این دوره ی دوازده ساله گاهشماری ترکی ، با جابجایی میدان های بزرگ مغاطیسی سطح کره ی خورشید و به دنبال آن پیدایش توفان های خورشیدی – که به جابجایی این میدان ها نزدیک به دوازده سال بدرازا می کشد و دگرگونی های گسترده ای را در آب و هوای کره ی زمین و نیز رفتار انسان ها را پدید می آورد – پیوند داشت؟!
گاهشماری ترکی ترکی در آینه ی تاریخ:
با نگاهی گذرا به سنگنوشته های ترکی باستان که در کناره های رود یئنی سئی و رود اورخون پیدا شده ، روشن می شود که پیشینه ی گاهشماری ترکی به پیش از اسلام باز می گردد. ما برای هرچه روشنتر شدن این سخن ، چند نمونه را نشان دهیم:
در سنگ نبشته ای به زبان ترکی باستان که در کناره ی رود اونگین (ongin) بدست آمده ، دو بار نام ” لوی ییل ” (lüy yıl) (سال اژدها) که برابر سال ۷۳ ه.ق / ۶۹۲ م. بوده بکار رفته است.
چون واژه ی ” لوی ” از زبان چینی گرفته شده بود ، در برخی از شاخه های زبان ترکی کنار گذاشته شد. بطوریکه ، هزار سال پیش در کتاب ارزشمند ” دیوان لغات الترک ” محمود کاشغری ، ما بجای واژه ی ” لوی ییل ” (سال اژدها ) ، واژه ی ” ناک ییلی ” (سال نهنگ ) را می بینیم. واژه ی چینی ” لوی ” در فرهنگ سنگلاخ نیز آمده است.
برخی از زبان شناسان در سطر دوازدهم سنگ نبشته ی اونگین واژه ی ” لوی ییل ” را ” کوی ییل ” (سال گوسفند ) که برابر سال ۷۰ ه. / ۶۸۹ م. بوده ، نیز خوانده اند. در کتاب دیوان لغات الترک بجای واژه ی ” کوی ییل ” ، واژه ی ” قوی ییلی ” (قویون ایلی ) بکار رفته است.
در سنگ نوشته ی ” کول تکین ” که در سال ۱۱۴ ه. ق / ۷۳۲ م. نوشته شده ، از “بارس ییل ” (سال پلنگ ) ، ” کوی ییل ” ( سال گوسفند) و ” بیچین ییل ” (سال میمون) برای نشاندادن تاریخ رویدادها استفاده شده است.
گفتنی است که ، در سنگ نبشته های ” کولی چور ” (سال ۱۰۳ه. / ۷۲۱ م.) و ” تون یوکوک ” (سال ۹۱-۹۷ ه. / ۷۱۰-۷۱۶م.) از نبردی سخت میان اعراب مسلمان و ترکان (امپراتوری گؤک تورک) سخن رفته و گفته شده که در آن نبرد اعراب مسلمان شکست خورده و ناگزیر به بازگشت شدند. ترکان سال ها با سربازان آموزش دیسده ی چینی درگیر بوده و برای خود ، روش ویژه ای در جنگ داشتند که اعراب با آن شیوه ی جنگی ناآشنا بودند.
در سال ۷۵۱م. ترکان قارلوق ( خُلَّخ) با اعراب مسلمان همدست شده و نیروهای چین را به سختی شکست دادند. بنابراین ، پیشینه ی گاهشماری در میان ترکان به پیش از چیرگی مسلمانان بر سرزمین آنها می رسد.
در سنگ نبشته ی بیلگله خاقان به سال ۱۱۶ ه.ق / ۷۳۴ م. واژه های ” ایت ییل ” ( سال سگ ) و ” لاغزین ییل ” (سال خوک ) دیده می شود. چون واژه ی ” لاغزین ” (خوک ) از زبان مغولی گرفته شده بود ، از زبان ترکی کنار گذاشته شد.
هزار سال پیش در کتاب دیوان لغات الترک محمود کاشغری به جای ” لاغزین ییل ” ، واژه ی ” تُنکُز ییل ” (تونقوز ایلی) را می بینیم.
در سنگ نبشته ” مویون چور ” به سال ۱۳۹-۱۴۰ه. / ۷۵۷-۷۵۶ م. از ” تاکیغو ییل ” (در کتاب دیوان لغات الترک ” تخاقوی ییلی ” سال مرغ) سخن رفته است.واژه ی ” یونت ” به معنای اسب نیز در این سنگ نوشته بکار رفته است. با این همه ، واژه ی ” یوند ییلی ” ( سال اسب ) را تنها در کتاب دیوان لغات الترک می توان دید.
واژه ی ” تابیشغان ” (دووشان ، خرگوش ) در سنگ نبشته ” تون یوکوک ” به سال ۹۱-۹۷ ه. / ۷۱۰-۷۱۶ م. بکار رفته است. واژه ی ” تابیشغات ییلی ” ( سال خرگوش ) تنها در کتاب دیوان لغات الترک بکار رفته است.
همچنین در سنگ نبشته ای از سده ی هشتم میلادی واژه ی ” ییلان ییل ” (سال مار) بکار رفته است.
نام سال های ” اؤد ییلی ” ( سال گاو ) و ” سیچغان ییلی ” (سال موش ) تنها در کتاب هزار ساله ی دیوان لغات الترک آمده است.
ترتیب سالها در گاهشماری ترکی چنین است:
موش بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چار چو بگذری نهنگ آید مار
و آنگاه به اسب و گوسفندست حساب
حَمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
عالی خیلی ممنونم از این همه اطلاعات ارزشمند که در اختیارمان گذاشتید.
سلام میخواستم بدونم من سال خروسم یا میمون چون تقویم چینی از بهمن تا بهمن هستش و من اسفند سال ۱۳۵۹ هستم ممنونم
باسپاس فراوان میخواستم بدانم روش ساده یی وجودداردتابه ساده گی دانست که سال تولدماکذام سال حیوانیه مثلاًمن درسال١٣۵٠تولدشده ام
سلام.بنظر میآید. طالع بینی هندی که براساس ماه ویژگیها را نوشته قابل استفاده تر باشد.در ضمن اگر میتوانستند کلیه متن ها و قال ناگه ها را قابل دانلود و یا. قابل ذخیره شدن می گذاشتید بهتر بود.بآ تشکر یا برای من ارسال میکردید تشکر.
😄 thank you so much for this awe-inspiring site me and my class best-loved this contentedness and perceptiveness