قطع نظر از اساطیر مربوط به اساس و بنیان معابد، پارهای داستانها درباره جشنوارههای خدایان نیز وجود دارد. در آبیدوس، افراد بسیاری، به منظور زیارت سالانه، جهت پرستش اوزیریس گرد میآمدند و در آنجا، کاهنان، برای نشان دادن حوادث زندگی، مرگ و رستاخیز اوزیریس، دست به انجام نمایشهای اسرارآمیز میزدند. علاوه بر این، در رازآمیزترین جای معبد، آیینهایی جهت رستاخیز خدا و احیای گیاهان صورت میگرفت. در تبس، جشن سالانه اوپت برگزار میشد که تقریباً یک ماه به طول میانجامید، ولی اهمیت کمتری داشت. آمون، خدای بزرگ، معبد خود را در کرنک ترک میگفت و همسر خود را در حرم در سوی جنوب، یعنی همان جایی که امروزه لوکسور (الاقْصُر) نامیده میشود، ملاقات مینمود. در عصر بطلمیوسیان، اینگونه جشنها، هنوز برپا میشدند.
یعنی به همان صورت، هاثور، ایزد ـ بانوی شادی و عشق، معبد خود را در دندراه ترک میکرد و سفر طولانی خود را، از مسیر رود طی مینمود، تا همسر خود هوروس را، در معبد ادفو ملاقات کند و در آنجا، وی با همسرش، به مدت دو هفته یا چهارده روز به سر میبرد. اینگونه ایام بدون تردید، زمان جشن و سرور بود و ساکنان روستاهای نزدیک رود، در ساحل جمع میشدند تا با سرخوشی منظره تندیس پرستشی را که محمولهای باارزش بود و با پوست درخت تزیین شده بود و کاهنان سرتراشیده سفیدپوش آن را حمل میکردند، تماشا کنند.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷،ص۱۴۲
moteasefane man nemitunam be farsi benevisam.az zahamate shoma moteshakeram