قتل اوزیریس

برحسب دانش الهیات هلیوپولیسی، اوزیریس، ایسیس، ست و نفتیس، فرزندان گب زمین ـ الهه، و نوت آسمان ـ خدا بودند. اوزیریس همسر ایسیس و ست، شوهر نفتیس بود. اوزیریس شاهی انسانی و فرمانروایی خوب و دانا بود که دانش کشاورزی و هنرهای پیشرفته و صنایع دستی را به مصریان آموخت. ست براوزیریس و شهرت وی رشک برد و نقشه قتل او را کشید. بدین‌گونه که وی را، به ضیافتی فراخواند و سپس صندوقچه‌ای چوبین ساخت و گفت هر که در این صندوقچه جای بگیرد، صندوقچه از آن وی می‌شود. چندین نفر از میهمانان، برای تصاحب آن، به درون صندوقچه رفتند ولی فقط، اوزیریس بود که در آن کاملاً جای گرفت، زیرا صندوقچه به تمامی، به اندازه وی تعبیه شده بود. ست که به همین منظور صندوقچه را تهیه کرده بود، از فرصت استفاده نموده و درب آن را محکم بست و اوزیریس درون آن محبوس شد. ست صندوقچه را در جایی به آب انداخت که رود به سوی دلتا می‌رفت و سرانجام به دریا می‌پیوست. صندوقچه مسافتی طولانی بر روی آب طی کرد و سرانجلم به سواحل فنیقیه در بیبلوس رسید.

اوزیریسایسیس اکنون به دنبال بدن شوی به جستجوی پرداخت و آن را در بیبلوس یافت، پیکر را برگرفت و به مصر آورد. وی در این هنگام از همسرش باردار بود و در پنهان‌گاهی در مرداب، در انتظار به دنیا آمدن فرزند ماند، اما هنوز از خطر ست در امان نبود. ست، در هنگام شکار، تابوت اوزیریس که ایسیس پنهان کرده بود، را یافت. ست بدن اوزیریس را قطعه‌قطعه، و در سراسر مصر پراکنده ساخت. سپس ایسیس، برای یافتن تکه‌های بدن اوزیریس به نواحی مختلف به سفر پرداخت و با کمک جادو و سحر، قطعات پراکنده پیکر را یافت و آن‌ها را به هم برآورد و بازسازی نمود. خواهر وی نفتیس، در این کار، همراه و یاور او بود و سپس، اوزیریس احیا شد.

در زمانی مقرر و پس از پشت سر گذاشتن خطرات بسیار، ایسیس هوروس را، در حالی که با کمک دعا و طلسم، در مقابل توطئه‌های ست، از فرزند محافظت می‌نمود، به دنیا آورد. هنگامی که هوروس به بلوغ رسید، مصمم شد که به انتقام مرگ پدر، ست را به چنگ آورده و نابود سازد. نبرد خونینی درگرفت و هوروس، ست را اخته نمود و هم‌زمان ست نیز، یکی از چشم‌های برادرزاده خود را بیرون آورد. جنگ با پیروزی هوروس پایان یافت و هیأت داوری خدایان در تالار بزرگ جمع شدند، تا درباره نحوه تقسیم سرزمین تصمیم بگیرند. تحولات خدای لک‌لک ـ سرهرموپولیس، از اوزیریس حمایت نمود و داوران، به نفع اوزیریس رأی دادند. وی از تمامی گناهان مبرّا شد و دگرباره، به زندگی بازگشت، اما نه به عنوان یک شاه زنده، بلکه به عنوان شاه و داور جهان فرودین. با تأیید خدایان، هوروس به عنوان جانشین پدر، به صورت پادشاهی زنده، بر تخت نشست. چشم بیرون آورده وی، توسط تحوت برگردانده شد اما، ست رسوایی ابدی یافت و بدین‌سان نیکی بر بدی پیروز شد.

منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷،ص۱۵۲

You might also like
21 Comments
  1. میثم13 says

    با سلام خدمت آقای منوچهری.
    ایسیس بعد از تکه تکه شدن وبازسازی شوهرش(البته شوهرش در این زمان عقیم بوده)باردار شد،چون گفته شده شیطان در ایسیس حلول کرده و او را بار دار کرده.

    1. مهدی says

      جدی میگی؟؟؟ ایسیس باردار نشد بیخیال
      هرچند اون حرف رو زیاد شنیدم که میگن ایسیس جادوگر بزرگ و مادر جهان ولی هیچ وقت آیسیس باردار نشد

      1. sherry says

        پس حورس با گرده افشانی ب وجود اومد؟

  2. مهرداد says

    مرسی از زحمت های شما
    واسه منم جالبه بدونم که این که میگن بعد از تکه تکه شدن باردار شده تو این کتاب اومده یا نه. اصلا حقیقت داره؟

  3. با سلام خدمت شما دو دوست گرامی
    همانطور که می دانید در داستانهای اسطوره ای اختلاف نظر هایی وجود دارد که ناشی از اختلاف سند و… می باشد. متن آورده شده از همان منبعی است که درج شده(بدون کلمه ای کم و کاست).در بعضی کتاب ها داستان به همان صورتی است که آقا میثم اشاره کردند. مانند:افسانه های دینی مصر باستان/تألیف دکتر موسی جوان.
    آقا مهرداد! کسی بعد از تکه تکه شدن باردار نشده! این ایسیس بوده که (طبق بعضی نقل ها) بعد از جمع آوری تکه های اوزیریس باردار می شود.
    با تشکّر از دفّت نظر شما

  4. علیرضا says

    سلام
    این جا یه مشکلی وجود داره و اونم این هست
    اسیریس نه اوزیریس

    1. سلام
      تلفّظ این واژه در زبانهای مختلف متفاوت است. مثلاً در زبان انگلیسی “اُسایرس” تلفّظ می شود. امّا ما در این متون سعی می کنیم عین متن را منتقل کنیم تا حقّ نویسنده مترجم محفوظ باشد.

    2. مهدی says

      ایریس همون ایسیسه و اوزایریس همسر ایسیس و بردارشه

  5. آرام says

    با سلام اینا همه درست اما طبق تحقیقات من همه ۱۳ تکشو پیدا نکرد یک تیکه کف دریا بود ….

    1. سالار says

      سلام
      بله یه تکه کف دریا بود اونم آلت تناسلیش بود که الان شیطان پرستا اونو پرستش میکنن :d

      1. عسل says

        ااااااه چندشاااا

      2. مهدی says

        جدی میگی خیالاتی؟خخخخخ

    2. انی کاظمی says

      جریان چیهههه

  6. اکبر says

    الت تناسلی اوزیریس الان با نام ابلیسک پرستیده میشود در ضمن هروس جزو خدایان شناخته شد نه پادشاه که او را با نام خدای رعدو برق میستودند ایسیس هم بعد از احیای اوزیریس توسط شیطان بار دار شد ولقب مادر تمامی ماسون ها را به خود اختصاص داد.
    در ضمن جناب نویسنده شاه نامه تعریف نمیکنی که میگی پیروزی خوبیها بر بدیها تمامی اینها از خدمت گزاران شیاطین بوده اند

    1. مهدی says

      هورس خدای نور بود بچه ها یکی از بزرگترین خدایان مصرباستان

  7. نوذر says

    بسیار ممنون از اطلاعات مفید و کامل شما.
    فقط در صورت امکان از دو نظر خودتون رو تقویت کنید تا کاربران سطوح علمی بالاتر هم از زحمات شما استفاده کنند:
    اول: تبلیغات بیشتر
    دوم: رعایت امانتداری علمی و ارجاع دقیق مطالب به منبع اصلی و تا حد امکان دست اول
    با کمال تشکر

  8. عسل says

    این قصه بود عایاااا

    1. مهدی says

      نه واسه من اتفاق افتاد

      شوخی کردم

  9. مهدی says

    شاهنامه عین فیلم های هندی هستش

  10. م ناظمي says

    هورس تک چشم که فراماسونها و ایلومناتی ها که اعضای خانواده سلطنتی انگلستان هستند یا بهتر بگم ملکه الیزابت که از دودمان هورس تک چشم هست سعی در باز کردن استار گیت و یا دروازه ستاره ای در معبد سلیمان در زیر بیت المقدس هستند تا هورس تک چشم را از ستاره شباهنگ در نواحی کمبرند شکارچی یک بار دیگر فرا بخوانند و سلطه اش را در جهان یک بار دیگر احیا کنند و این همون اخطاری بود که در ادیان مختلف در طول تاریخ به انسان ها داده بودند و در اسلام ان را به نام دجال اخر الزمان به مردم شناساندند و همه این پشتکار هایی که امروزه شاهد ان هستید و ترس و عجله ای که ایلومناتی ها برای هر چه سریع تر امدن دجال دارند فقط به این دلیل است که سیاره نبیرو که یک کمربند ستاره ای بیضی به دور خورشید دارد و هر سه هزار چهارصد سال به زمین نزدیک میشود تا چند سال دیگر به نزدیکترین فاصله خود به زمین میرسد و این همان زمانیست که امدن منجی پیش بینی شده است و در کتب تاریخی و کتیبه های سومریان و بابل درباره این سیاره و موجودات انسان نمایی که از اندیشه و تفکر بالایی هستند یاد شده و گفته شده که انها امدند و نسل انسان را در زمین کاشتند و هر دوره ای که انها برمیگردند زمین را از زشتی و پلیدی میشورانند و با خودت برکت را به همراه میاورند و جالب است بدانید که در کتیبه های یافت شده در بابل کورش کبیر را فرستاده ای از نبیرو میدانستند درست سه هزار سال بعد از فروپاشی تمدن سومریان و جالب تر اینکه در زمان عروج حضرت مسیح چندین قرن از قرون وسطا و میلادی از تمام تواریخ دنیای متمدن انروزگار پاک شد که بتازگی متوجه ان شده اند و این مدت زمان دقیقا مجموعش میشود همان سه هزار چهارصد سالی که تا بین سال دو هزار بیست تا دو هزار هشتاد اتفاق خواهد افتاد و نبیرو به نزدیک ترین فاصله خود با زمین میرسد و انها بار دیگر برمیگردند

  11. ری says

    عا، بزار مشخص کنیم یه جاهایی رو بره پی کارش
    ازیریس و ایزیس/ایسیس و سث و نفتیس همه بچه های گپ و نوت بودن
    ازیریس و ایسیس با هم همسن بودن و باهم ازدواج کردن و به همین شکل رابطه سث و نفتیس
    بعد از اینکه سث ازیریس رو نه(اعداد دیگه هم گفته شده) تیکه میکنه سه تا داستان گفته شده: اول ز همه ایسیس به طور کوتاهی زندش میکنه، دوم از همه جریان ابلیسک که گفته شد و سومیش هم همه میدونیم
    اینجا چند تا بچه وجود داره باید ننه باباشونو مشخص کنیم، یکی حوروس یکی انوبیس
    حوروس که حاصل داستان بالا بوده و بچه ایسیس و ایزیزیسه
    دومیش انوبیس بود که مادرش نفتیس و پدرش ازیریسه
    سث خدای جنگ، صحرا و شن بوده و بخاطر عقیم شدنش بخاطر ضربه حوروس به تخم مرغش گاهی خدای نازایی هم یاد میکنن ازش
    ایسیس تو کار جادو و نفرین و اینا بوده و نیل هم کنترل میکرده و +خدای طبیعت،باززایی و ازدواج بوده
    نفتیس ایزدبانوی مردگان و کاخ بوده
    انوبیس خدای مرگ
    حوروس خدای پادشاهی، انتقام،گاهی نور بود
    ازیریس اول خدای زندگی پس از ان مرگ بود
    حالا اسما هم کلی تفاوت دارن
    سث، ست
    اُزیریس، اوزیریس و…
    ایسیس، ایزیس، آیزیس
    حوروس،حروس،حائوریس و…
    خب اینا هرجایی متفاوتن و من بیشتر چیزایی که دیدمو گفتم

Leave A Reply

Your email address will not be published.