ریشۀ کلمات تفنگ و تپانچه
به نظر می رسد تُفنگ مرکب از توف (توفنده، غرنده) و هَنگ (سنگ، گلوله و جزء و نشانه) بوده باشد. تپانچه را هم می توان صورتی از تفنگچه گرفت.
अङ्ग n. ánga component
در آذری برای فلاخن نام سپنگ، مرکب از (سپا= در هم کوبنده) و انگ (سنگ) را داریم در مجموع یعنی کوبندۀ سنگ و سنگ انداز.
تپانچه(توپانجا.طپانچه) یک کلمه ی تورکی است.که فعل تپیدن(طپیدن).تپاندن(دوتماق.دورتولماق)از روی آن ساخته شده است.
قشنگ.تفنگ.سوفنگ.نهنگ.پلنگ.انگ.دنگ.دانگ.سرهنگ.پاهنگ.بالهنگ.لولهنگ.هاونگ….و هر کلمه ایی اولش و یا آخرش انگ داشته باشد.تورکی است.مثل انگ اوشتر(انگشتر).انگ اور(انگور).انگ اجی(انگجی).انگ اوشتانه(انگشتانه).انگ اوشت(انگشت)….مانقورد(کسی که گرگ از وجود این شخص اظهار ننگ و ناراحتی می کند.)
انگ اصلا ترکی نیست، یا حالا واژه انگبین رو شنیدید، ریشه انگور از گور میاد و اشاره به دسته داره
بیشتر اینایی که گفتی فارسی هستند،متعصبانه و بی منطق حرف نزنید
چرا خود ترکها به انگشت میگن؛ پارماک، یا بارماخ؟ به انگشتر میگن؛ یوزوک؟ به تفنگ ؛ تیفک، به فشنگ؛ مرمی، به پلنگذ کاتلان ، ، بنده خدا، تو بی سواد هستی، حتی ترکی استانبولی هم بلد نیستی، ترکی استانبولی درونش هزاران واژه فارسی داره، مثل واژه های زیر؛ آبدست،ناماز نماز، چابک،زمین، تنها، تک، جادو، پاکیزه، بیهوده، تلاش، یگانه، دلبر، یار، نشان، نم، آرزو،باده، پهلوان، قهرمان، …….
معنای کهلان(که+لان)کلماتی که ،که(کح)دارنند.تورکی اند.مثل کهتر متضادش مهتر.کهریز.کهریزک.کهلان.کهراب.کهرام.کهکشان.کهنموی.کهکلیویه++لان(شاید لانه)هر کلمه ایی لان داشته باشد.تورکی است.مثل ساوآلان.باج آلان.آلان(مکان).دالان.یالان.پالان.بالان(تله).قافلان.ایلان.سرت لان.جولان.جولاندرق.سیلان.ایسلند(اس+لان+د)سری لان کا.کازابلان کا.ایسفلان.کهلان.اسلان.ارسلان.شیلان.پرتلند(پورت لان د)از فعل پورتلنماق.ایرلند(ایر لان د).تایلند(تای لان د)……
کل دنیا و همه زبانها رو ترکی کردی، برو خدا روزیت و جای دیگه بده پانترک
خخخخخخخخخخ بابا تو خیلی حالت خرابه، خواهشا بیسوادیت و جار نزن
انگشتر از انگشت و پسوند ر میاد و پارسی هست و پسوند یا پیشوند انگ ترکی نیست