مطابقت نام سوران با کُرمانج
در فهرست دینوری در بارۀ زبانهای ایرانی که به نقل از ابن مقفع عالم بزرگ ایرانی است، از زبانی با نام سریانی به همراه نام پهلوی، دری، پارسی و خوزی نام برده شده است که منظور باید نه زبان سامی سریانی بلکه باید زبان کُردی سورانی (کرمانجی، سُهرانی خبر شرفنامه) باشد که همانند زبان خوزی (بنا به کتاب احسن تقاسیم) زبان ایرانی مختلطی بوده است:
چون در مقام مقایسه چهار قبیله کُردی شرفنامه یعنی کُرمانج، لر، کلهر و گوران با چهار قبیله کُرد در تاج العروس یعنی سوران، گوران، کلهر و لر معلوم میشود سوران اسم قدیمی کُرمانج ها بوده که مترادف با آن به معنی منسوبین به توتم مار بوده است:
कृमि m kRmi worm
सुरा f. surA snake
مسعودی در شمارش طوایف کُرد که با سورانی شروع میشود نامی از کرمانج ها نمی برد. این نشان میدهد که هسته اصلی کرمانج ها همان سوران ها بوده اند که نامی هم معنی با آن است.
سورانها (کُرمانجها) همان قوم سرچشمه رود رنگها (دجله) در اوستا هستند که نامشان به صورت تئوژیه (پرستندگان مار نیرومند) آمده است. بی جهت نیست که کُردان یزیدی نقش مار بر دیوار معابد خود رسم می کنند و در شاهنامه کُردان بازماندگان قوم اژی دهاک (مار سمّی) معرفی شده اند. خود نام کُرد هم در سنسکریت اشاره به توتم مار جهنده است:
कूर्द m. kUrda jump