اتیمولوژی خُرجین
واژهٔ خُرجین را با خَرج و خُرج عربی ربط داده اند. ولی آن در زبان فارسی معنی سادهٔ جای خوراک (خور) را دارد. کلمهٔ جین (جین-اک) در پهلوی به معنی جاست. واژهٔ جین به معنی جا در نام قصبه های دیجوی جین (جای دارای زمین سفت) و خنه جین (محل دارای چشمهٔ غاری شکل) به کار رفته است:
مطابق دهخدا: خرج. [خ ُ] (ع اِ) باج. خراج. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). ج، اَخراج، اَخاریج، اَخرِجه. || غَنج. (محمودبن عمر). || معرب خور. (یادداشت به خط مؤلف). || خُرجین. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). خُرجینه. (دهار) (زمخشری). جوال دوگوشه. جوال دودسته. (یادداشت به خط مؤلف).
خرجین. [خ ُ] (اِ) چیزی باشد از پلاس که زاد (توشه) و رخت سفر در آن نهاده بر ستور بار کنند ۞. (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). خُرج. (منتهی الارب). خورجین.