در نام و نشان ایلیای نبی (ایلیاس) تورات از حماسهٔ ایلیاد یونانیان الهام گرفته اند
١- باعث جنگ و خونریزی فراوان در هر دو روایت یک ملکه (ایزابل، هلن) است.
٢- جنگاوران معاند در هر دو درون مغاره قایم میشوند.
٣- قیام خود ایلیاس شباهت زیادی به قیام قهرمانی ایلوس (بنیانگذار ایلیون، تروا) دارد.
ایلوس، بنیان گذار شهر ایلیون (تروا):
وی پسر تروس و کالیرهوئه بود که در مسابقهٔ کُشتی تعیین شده؛ برنده شد و ۵۰ مرد و ۵۰ زن و یک گاو ابلق جایزه گرفت. فرمان یافت هرجا که گاو از رفتن بازماند، شهری بنا کند؛ گاو روی تپه ای نزدیک” کوه ایدا” وایستاد و شهری آن جا بناشد که مردمش همان ۵۰ مرد و ۵۰ زن بودند و ایلیون یا تروا نام گرفت.
زئوس نشانه ای برای شهر فرستاد که تصویر چوبی” آتنه” بود؛ مردم ایلیون اعتقاد داشتند تا آن نشان برجاست شهر آسیبی نمی بیند.
در ایلیاد از جنگ تروا که بهخاطر دزدیدن هلن دختر زیباروی پادشاه به دست پاریس اتفاق افتاد سخن به میان آمدهاست. داستان در مورد محاصره ۱۰ ساله شهر تروآ (ایلیون) توسط ساکنان بومیِ شماری از ایالتهای یونانِ میسنی که آخایی (Achae) نامیده میشوند است و جنگها و رویدادها را طی هفتهها درگیری میانِ سپاه آخاییان به فرماندهی آگاممنون و سپاه ترواییان به فرماندهی هکتور روایت میکنند.
متقابلاً در روایات عهد عتیق شرحی مفصل درباره رواج بعلپرستی به وسیله ایزابل همسر آحاب و دخترش و گسترش فساد و ستم اجتماعی در دو سرزمین افرائیم و یهود و قهرمانی ایلیا (ایلیاس) مندرج است. طبق این روایات، ایزابل حاکم مطلق و خونریز و بیقانون سرزمینهای بنیاسرائیل بود؛ «انبیاء خداوند را می کشت» و ایشان گروه گروه از دست او در غارها پنهان میشدند.
ایلیاء (الیاس ) پیامبران بعل را میکشد.
ایزابل (به عبری: אִיזֶבֶל) مطابق روایت کتب پادشاهان در تنخ ملکهای فنیقیایی بود؛ روایت او را دختر اثبعل پادشاه صیدون و همسر احاب پادشاه اسرائیل شمالی معرفی کردهاست. او همچنین عمه دیدو (ملکه کارتاژ) بود. ایزابل نقش تعیینکنندهای در ظهور توحید در میان بنیاسرائیل ایفا کرد؛ تلاش او و همسرش برای رواج پرستش بعل و اشیره در اسرائیل و مبارزه او با انبیای یهوه، باعث شد پرستش همزمان بعل و یهوه نزد یهوهپرستان ناممکن پنداشته شود. هر چند عبادت بعل تا مدتی بعد از مرگ ایزابل ادامه پیدا کرد اما نهایتاً بنیاسرائیل یهوه را تنها خدای جهان اعلام کردند.
چون ایلیا، به فرمان خداوند، دعوت خود را آشکار کرد. مردم به او گرویدند و در شورشی بزرگ، به دستور ایلیا، ۸۵۰ تن از «پیامبران» بعل و اشرا (۲۹) را به قتل رسانیدند.
اخاب، که در این روایت شخصیتی متزلزل دارد، هراسان ماجرا را به ایزابل خبر داد و ملکهٔ فنیقی دستور قتل ایلیا را صادر کرد. ایلیا برای نجات جان خود به بیابانها پناه برد تا سرانجام در مغارهای کلام خدا بر او نازل شد. در این مکاشفه، ایلیا، خداوند را «خدای لشکرها» (رب الجنود) میخواند که تعبیری کاملاً نو در روایات «عهد عتیق» است و بیانگر رسالت انقلابی ایلیا. خداوند به او دستور میدهد که سه تن را برای انهدام خاندان اخاب و احیاء یکتاپرستی موسوی در میان بنیاسرائیل به یاری طلبد: حزائیل، ییهو بن نمشی و الیشع بن شافاط..