اگر اسطورهها داستانهایی درباره خدایاناند، در آیین هندویی، مشکل بتوان داستانی یافت که حالت اسطورهای نداشته باشد. در آنجا، شمار خدایان افزون بر تعداد انسانهااند. یک اروپایی حیرتزده، قرنها پیش، درباره هند چنین گفته است: «مرز میان انسان و خدایان در هند، به مثابه تیرگی و ابهامی است که خط دود هواپیما در آسمان ایجاد میکند.» در هند، انسان به عنوان شاه، راهب یا زاهد، صاحب نیرویی الهی میشود. خدایان به نوبه خود، همانند انسانها درگیر مشکلات زمینی، بنیانگذاری ضریحها، نجات پیروان دردمند و نیز سرگرم بازیها بوالهوسانه خویشاند، زیرا خدایان هندویی ترجیح میدهند آن عمل را به صورتی افراطی و بر روی زمین انجام دهند تا در بهشت. آنان، مسیر بهشت تا زمین را به مانند مسیر زمین تا بهشت میپیمایند.
خدایان در هند بر انسانها برتری ندارند، فقط قدرتمندترند و همین نیروهای استثنایی، به آنان اجازه افراط در اعمال شرارتآمیز میدهد: نیروی الهی به صورتی خداگونه موجب تباهی میشود. دیوها، به عنوان سومین بخش این نمایش اسطورهای به شمارند و تمایزشان از خدایان و انسانها امری مشکل به نظر میرسد. دیوان، از لحاظ هیأت ظاهری، تغییر شکل مییابند و گاه جانوردیس میشوند (به صورتهای جانوری). اما اکثر آنها، به مانند خدایان، انسان گونهاند. گاهی اوقات دیوان، از لحاظ رفتاری، شرورند (به ویژه طبقات پستتر آنها، سرسپردگانشان، دیوان خونآشام و اشباح گوری)، اما برخی از آنها، از خدایان نیز پرهیزگارترند. اصلی که به موجب آن به عنوان دیو شناخته میشوند، دشمنی آنان با خدایان است و گاهی همین امر سبب خصومت آنها با انسانها نیز میگردد، اما هنگامی که خود خدایان با انسان در تعارض قرار میگیرند ـ که گاه چنین میشود ـ وفاداری دیوان پیچیده و دچار تزلزل میگردد.
به هر صورت، هندوها، خود قادرند تا انسانها را از خدایان تمیز دهند، حتی در مورد انسان ـ خدایان نیز به همین گونه است و برخلاف میراها، خدایان پلک نمیزنند و عرق نمیکنند، پاهایشان زمین را لمس نمیکند، تاج گل آنها، هرگز پژمرده و کثیف نمیشود. خدایی در هند از لحاظ توالد و توارث به مانند حکومت اشرافی در اروپا، عمدتاً یک پدیده تاریخی است. خدایان پیوسته خدا بودهاند، یعنی آنانی که نامشان در متون کهن مقدس و گرامی داشته شده، یا کسانی که نامشان از طریق سنتهای بومی برجای مانده است، یا کسانی که نامشان از طریق نیایشان، بازشناخته میشود. پرستشگاهها هرازگاهی تغییر مییابند و برخی اوقات خدایان جدید، به زور، وارد آن جا میشوند، اما آنان باید توسط روایتها، مشروع و قانونی اعلام گردند، بدین معنا که آنان یا باید از نسل خدایان کهنتر بوده، یا اسلاف آنها با خدایان کهن ازدواج کرده باشند.
نمودار زمانی
تاریخهای تخمینی |
|
۱۵۰۰ پیش از میلاد | حمله اقوام هند و آریایی به شمال غربی و فتح تمدن دره ایندوس: تدوین ریگ ودا |
۱۵۰۰-۵۰۰ پیش از میلاد | پیش روی آریاها به سوی جنوب شرقی، فراسوی دشتهای هند شمالی و در طول دره گنگ. برقراری فرهنگ سنسکریت (برهمانا). تدوین برهماناها |
۵۰۰ پیش از میلاد | برقراری فرهنگ سنسکریت در قلب سرزمین خود در دشت مرکزی گنگ: ظهور بوداییگری |
۵۰۰ پیش از میلاد تا یکم میلادی | گسترش بیشتر در سوی جنوب در شبه جزیره هند، به سریلانکا (سیلان) و به سوی شرق تا بنگال و آسام |
۱-۵۰۰ میلادی | رفتن فرهنگ سنسکریت به برمه، تایلند، کامبوج، سوماترا و جاوه از طریق دریا: تصنیف پوراناها |